ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
شیره و صمغی که از گیاهی که در کوه های البرز و خراسان می روید تراوش می کند، طعمش شیرین و دارای قند و نشاسته و سقز است. در طب به عنوان ملین و مسهل به کار می رود. ۱۵ تا ۶۰ گرم آن را در آب یا شیر حل می کنند و می خورند. در تقویت معده و کبد و رفع سرفه و تب نیز نافع است، شیر خشک، شیر خاشاک
شیره و صمغی که از گیاهی که در کوه های البرز و خراسان می روید تراوش می کند، طعمش شیرین و دارای قند و نشاسته و سقز است. در طب به عنوان ملین و مسهل به کار می رود. ۱۵ تا ۶۰ گرم آن را در آب یا شیر حل می کنند و می خورند. در تقویت معده و کبد و رفع سرفه و تب نیز نافع است، شیر خشک، شیر خاشاک
تخم خرفه و تخم گشنیز و تخم کاهو و تخم کاسنی را نرم کوفته و در تنزیبی بندند و میان آب نهند و برمجیدن گیرند تا تمام جزء لطیف آن به آب درآید و به شب در ایاز نهند و صبح ناهار آشامند. (یادداشت مؤلف)
تخم خرفه و تخم گشنیز و تخم کاهو و تخم کاسنی را نرم کوفته و در تنزیبی بندند و میان آب نهند و برمجیدن گیرند تا تمام جزء لطیف آن به آب درآید و به شب در ایاز نهند و صبح ناهار آشامند. (یادداشت مؤلف)
طلای خالص بی غل و غش را گویند. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). زر خالص و بی بار. (ناظم الاطباء). زر خالص. (فرهنگ رشیدی) (غیاث اللغات). در سراج نوشته که خشک بمعنی تنها آمده یعنی زری که در آن غش نباشد. (غیاث اللغات). کنایه از زر خالص. (انجمن آرا). زر خالص و مجرد. (شرفنامۀ منیری) : برون از طبقهای پر زر خشک به صندوق عنبر به خروار مشک. نظامی (اقبالنامه بنقل از شرفنامۀ منیری). از شتر بارهای پر زر خشک و از گرانمایه های گوهر و مشک. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 61)
طلای خالص بی غل و غش را گویند. (برهان) (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین). زر خالص و بی بار. (ناظم الاطباء). زر خالص. (فرهنگ رشیدی) (غیاث اللغات). در سراج نوشته که خشک بمعنی تنها آمده یعنی زری که در آن غش نباشد. (غیاث اللغات). کنایه از زر خالص. (انجمن آرا). زر خالص و مجرد. (شرفنامۀ منیری) : برون از طبقهای پر زر خشک به صندوق عنبر به خروار مشک. نظامی (اقبالنامه بنقل از شرفنامۀ منیری). از شتر بارهای پر زر خشک و از گرانمایه های گوهر و مشک. نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 61)
شیره ای که از بعضی اشجار تراوش می کند و مسهل آرام و نیکوییست در اطفال. (ناظم الاطباء) (از غیاث). نباتیست طبی، از گیاهی که در کوه البرز و خراسان فراوان است به دست آید، نام طل است که بر سیه چوب افتد، و معرب آن شیرخشک است. (یادداشت مؤلف). اسم صمغ بعضی از اشجار بلاد هرات است وبهترین نوع آن سفید و شیرین و حبه های بزرگ است و استعمال دارویی دارد و برای تقویت باه و جگر و معده و دفع سرفه و تبهایی که از موارد رقیقه باشد نافع است و مسهل اخلاط رقیقه است ولی برای صاحبان قولنج مضر است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). این ’من’ را در هرات از درختچۀ کاروانکش در ایران از درختچۀ دیگری به نام شیرخشت گیرند. (یادداشت مؤلف). شبنمی است که بر نوعی از درخت نشیند و آنرا گرفته در دواها بکار برند و مایل به شیرینی است، و بعضی گفته اند صمغی است که از درخت مخصوص گیرند، و حق آن است که در کوهستان هرات درختی است که آنرا کشیرو خوانند، و هم درختی است که آنرا کبیرو خوانند صمغی که از درخت کشیرو حاصل آید، پس از حذف کاف تازی و واو آنرا شیرخشت خوانند و آنچه از درخت کبیرو گیرند بعد از حذف کاف و واو از لفظ کبیرو آنرا بیرخشت نامند و عوام ’ر’ را به ’د’ بدل نموده بیدخشت گویند. و در بعضی کتب طبیه آمده که خوشت به معنی مطلق صمغ بود پس شیرخشت به معنی صمغ شیرمانند بود بواسطۀ سفیدی آن، و گفته اند خشت مرادف است با خشک و مؤید آن است که تازیان این دوا را لبن الجامد خوانند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). ماده ای است که از ترکیب قندهای مختلف درست شده و درنتیجۀ خراش وارد بر پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. از لحاظ ترکیب شیمیایی جزء من ها محسوب می شود و درتداوی به جهت لینت یا به جای مسهل بکار می رود و چون طعمی مطبوع و شیرین دارد مورد توجه است. بهترین نوع آن شیرخشت خراسان و هرات است. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر، شیرخشت به دست می آورند به همین جهت آنرا به نام شیرخشت نیز نامیده اند. شیرخشک. شیرخاشاک. (از فرهنگ فارسی معین) : از او (شهر هری) کرباس و شیرخشت و دوشاب خیزد. (حدود العالم). گر مزاج تو بود سخت و درشت بامدادی چند می خور شیرخشت. یوسفی طبیب (از انجمن آرا). - امثال: شیرخشت می گیرند، ابرهای سفید بریده بریده در هوا پیدا شده است. (امثال و حکم دهخدا). - شیرخشت شهری، شیرخشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شودو مرغوبیت شیرخشت هراتی را ندارد. (فرهنگ فارسی معین). - شیرخشت هراتی، شیرخشتی است که از گیاه کاروان کش بدست آید وبهترین نوع شیرخشت است. (فرهنگ فارسی معین). - شیرخشتی مزاج، نظرباز. (از امثال و حکم دهخدا). - ، آنکه با همه کس تواند زیست. (امثال و حکم دهخدا). - طبع شیرخشتی داشتن، با همه کس زیستن توانستن. (امثال وحکم دهخدا). - ، در تداول عامه، متمایل به جنس نرینه بودن مرد. - مثل شیرخشت، بدنی سرد بعد از بریدن تب. (امثال و حکم دهخدا). ، نام درختی که در ایران من شیرخشت از آن گیرند. گونه ای از گپ شیر است که در مناطق خشک کوهستانی جنگلهای مرتفع شمالی ایران یافت می شود. در قوشخانه و هزاربند در ارتفاع 2400 گزی دیده شده است و آنرا گپ شیر، گوژدون چو، سیاه چوب، ارقی، ایرقی، چالقه، بجا، کرچوب، خرپنو، وجل، شویر، آره جورد، زبان گنجشک، ون و اراغی نیز گویند. (یادداشت مؤلف). سه گونۀ آن در جنگلهای شمال و ارسباران یافت می شود و فارسی زبانان شیرخشت و ترک زبانان ارقی یا ایرقی می نامند، در کتول کرچوب، در پل زنگوله خرپنو، در آمل و کجور وجل و در ارسباران چالقه خوانده می شود. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 278)، قسمی از نان. (از ناظم الاطباء)
شیره ای که از بعضی اشجار تراوش می کند و مسهل آرام و نیکوییست در اطفال. (ناظم الاطباء) (از غیاث). نباتیست طبی، از گیاهی که در کوه البرز و خراسان فراوان است به دست آید، نام طل است که بر سیه چوب افتد، و معرب آن شیرخشک است. (یادداشت مؤلف). اسم صمغ بعضی از اشجار بلاد هرات است وبهترین نوع آن سفید و شیرین و حبه های بزرگ است و استعمال دارویی دارد و برای تقویت باه و جگر و معده و دفع سرفه و تبهایی که از موارد رقیقه باشد نافع است و مسهل اخلاط رقیقه است ولی برای صاحبان قولنج مضر است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). این ’من’ را در هرات از درختچۀ کاروانکش در ایران از درختچۀ دیگری به نام شیرخشت گیرند. (یادداشت مؤلف). شبنمی است که بر نوعی از درخت نشیند و آنرا گرفته در دواها بکار برند و مایل به شیرینی است، و بعضی گفته اند صمغی است که از درخت مخصوص گیرند، و حق آن است که در کوهستان هرات درختی است که آنرا کشیرو خوانند، و هم درختی است که آنرا کبیرو خوانند صمغی که از درخت کشیرو حاصل آید، پس از حذف کاف تازی و واو آنرا شیرخشت خوانند و آنچه از درخت کبیرو گیرند بعد از حذف کاف و واو از لفظ کبیرو آنرا بیرخشت نامند و عوام ’ر’ را به ’د’ بدل نموده بیدخشت گویند. و در بعضی کتب طبیه آمده که خوشت به معنی مطلق صمغ بود پس شیرخشت به معنی صمغ شیرمانند بود بواسطۀ سفیدی آن، و گفته اند خشت مرادف است با خشک و مؤید آن است که تازیان این دوا را لبن الجامد خوانند. (از انجمن آرا) (از آنندراج). ماده ای است که از ترکیب قندهای مختلف درست شده و درنتیجۀ خراش وارد بر پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. از لحاظ ترکیب شیمیایی جزء من ها محسوب می شود و درتداوی به جهت لینت یا به جای مسهل بکار می رود و چون طعمی مطبوع و شیرین دارد مورد توجه است. بهترین نوع آن شیرخشت خراسان و هرات است. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر، شیرخشت به دست می آورند به همین جهت آنرا به نام شیرخشت نیز نامیده اند. شیرخشک. شیرخاشاک. (از فرهنگ فارسی معین) : از او (شهر هری) کرباس و شیرخشت و دوشاب خیزد. (حدود العالم). گر مزاج تو بود سخت و درشت بامدادی چند می خور شیرخشت. یوسفی طبیب (از انجمن آرا). - امثال: شیرخشت می گیرند، ابرهای سفید بریده بریده در هوا پیدا شده است. (امثال و حکم دهخدا). - شیرخشت شهری، شیرخشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شودو مرغوبیت شیرخشت هراتی را ندارد. (فرهنگ فارسی معین). - شیرخشت هراتی، شیرخشتی است که از گیاه کاروان کش بدست آید وبهترین نوع شیرخشت است. (فرهنگ فارسی معین). - شیرخشتی مزاج، نظرباز. (از امثال و حکم دهخدا). - ، آنکه با همه کس تواند زیست. (امثال و حکم دهخدا). - طبع شیرخشتی داشتن، با همه کس زیستن توانستن. (امثال وحکم دهخدا). - ، در تداول عامه، متمایل به جنس نرینه بودن مرد. - مثل شیرخشت، بدنی سرد بعد از بریدن تب. (امثال و حکم دهخدا). ، نام درختی که در ایران من شیرخشت از آن گیرند. گونه ای از گپ شیر است که در مناطق خشک کوهستانی جنگلهای مرتفع شمالی ایران یافت می شود. در قوشخانه و هزاربند در ارتفاع 2400 گزی دیده شده است و آنرا گپ شیر، گوژدون چو، سیاه چوب، ارقی، ایرقی، چالقه، بجا، کرچوب، خرپنو، وجل، شویر، آره جورد، زبان گنجشک، ون و اراغی نیز گویند. (یادداشت مؤلف). سه گونۀ آن در جنگلهای شمال و ارسباران یافت می شود و فارسی زبانان شیرخشت و ترک زبانان ارقی یا ایرقی می نامند، در کتول کرچوب، در پل زنگوله خرپنو، در آمل و کجور وجل و در ارسباران چالقه خوانده می شود. (جنگل شناسی ساعی ج 1 ص 278)، قسمی از نان. (از ناظم الاطباء)
شیر که خشک کنند و به صورت گرد درآورند. رجوع به ترکیب شیرخشک در ذیل مادۀ شیر شود، قسمی از شیرخشت. (ناظم الاطباء). شیرخشت. (از انجمن آرا) (از آنندراج) (یادداشت مؤلف). شیرخشت، و آن شبنم مانندی است که در خراسان بر نوعی از درخت بید نشیند. (برهان). بیدخشت. کلمه شیرخشک معرب شیرخشت است. (یادداشت مؤلف). به فارسی شیرخشت است و طبیعت وی گرم بود و بهترین آن بود که شقاق بود مانند صمغ. (از اختیارات بدیعی). رجوع به شیرخشت شود
شیر که خشک کنند و به صورت گرد درآورند. رجوع به ترکیب شیرخشک در ذیل مادۀ شیر شود، قسمی از شیرخشت. (ناظم الاطباء). شیرخشت. (از انجمن آرا) (از آنندراج) (یادداشت مؤلف). شیرخشت، و آن شبنم مانندی است که در خراسان بر نوعی از درخت بید نشیند. (برهان). بیدخشت. کلمه شیرخشک معرب شیرخشت است. (یادداشت مؤلف). به فارسی شیرخشت است و طبیعت وی گرم بود و بهترین آن بود که شقاق بود مانند صمغ. (از اختیارات بدیعی). رجوع به شیرخشت شود
شیرۀ خنک. داروهای چند که حرارت بنشاند با هم، چون تخم خرفه و تخم خیار و مانند آن. شیره ای که از کوفتۀ تخم گشنیز و تخم خرفه و تخم کدو گیرند. (یادداشت مؤلف)
شیرۀ خنک. داروهای چند که حرارت بنشاند با هم، چون تخم خرفه و تخم خیار و مانند آن. شیره ای که از کوفتۀ تخم گشنیز و تخم خرفه و تخم کدو گیرند. (یادداشت مؤلف)
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
ماده ایست از ترکیب قندهای مختلف درست شده و در نتیجه خراش وارد بر روی پوست برخی گیاهان از قبیل کاروان کش به دست می آید. شیر خشت از لحاظ ترکیبات شیمیایی جزو من ها محسوب می شود و در تداوی به جهت لینت یا به جای مسهل به کار می رود و چون طعم مطبوع و شیرینی دارد مورد توجه است. بهترین شیر خشتها شیر خشت خراسان و هرات است که از گیاه کاروان کش بدست می آید. در دیگر نقاط ایران نیز از گیاه گپ شیر شیر خشت به دست می آورند. به همین جهت این گیاه را به نام شیر خشت نیز نامیده اند شیر خشک شیر خاشاک. یا شیر خشت شهری. شیر خشتی است که از گیاه گپ شیر گرفته می شود و مرغوبیت شیر خشت هراتی را ندارد. یا شیر خشت هراتی. شیر خشتی است که از گیاه کاروان کش به دست می آید و بهترین نوع شیر خشت است
شیره و صمغی است که از گیاهی در کوه های البرز و خراسان می روید تراوش می کند، طعمش شیرین و دارای قند و نشاسته و سقز است، در طب به عنوان ملین و مسهل به کار می رود
شیره و صمغی است که از گیاهی در کوه های البرز و خراسان می روید تراوش می کند، طعمش شیرین و دارای قند و نشاسته و سقز است، در طب به عنوان ملین و مسهل به کار می رود
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود - محمد بن سیرین فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود -
فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود - محمد بن سیرین فوره خوردن، دلیل رنج و غم بود. اگر بیند فوره خورد، دلیل رنج و غم است. اگر بیند که فوره میخورد، دلیل که متفکر شود -